در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط ایران قوای انگلیس و روس حملات و هجوم ها به ملت شیعه اوج
گرفته بود،مرحوم آیت الله العظمی نائینی خیلی پریشان شده بودند و نگران از این که این وضع به کجا خواهد انجامید؟
نکند که این کشور که محب و دوستدار امام زمان (علیه السلام) است از بین برود و سقوط کند.
در همین زمان ها شبی به امام عصر متوسل شد و در حال توسلو و گریه و ناراحتی به خواب می روند و در خواب
می بینند :
دیواری به شکل نقشه ی ایران و این دیوار ترک برداشته و خم شده و در حالا افتادن است ؛
در زیر این دیوار یک عده زن و بچه نشسته اند ودیوار دارد روی سر اینها خراب میشود.
مرحوم نائینی وقتی این صحنه را می بیند ، به قدری نگران می شود که فریاد می زند و می گوید:
خدایا این وضع به کجا خواهد انجامید؟
در این حال می بیند که حضرت ولی عصر تشریف آوردند و انگشت مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده بود و در
حال افتادن بود گرفتند و آن را بلند کردند و دومرتبه سرجایش قرار دادند.
بعد فرمودند:
این جا شیعه خانه ی ماست.میشکند ، خم می شود؛ خطر هست ، ولی نمی گذاریم سقوط کند ما نگهش
می داریم...
نظرات شما عزیزان:
|